در حال بارگذاری ...
...

یادداشتی بر نمایش «جایی برای آشغال ها نیست»

یادداشتی بر نمایش «جایی برای آشغال ها نیست»

نمایش "جایی برای آشغال ها نیست"، در بخش کودک و نوجوان، به جشنواره هجدهم نمایش عروسکی راه یافته است .

در واقع مخاطب اصلی این نمایش، انسان است که زمین را به زباله دانی بزرگ تبدیل کرده است و تنها به کودک و نوجوان محدود نمی شود.

تولید زباله توسط بشرو گسترش آن در پهنه ی زمین، در هرکجا که  زندگی می‌کند یا نمی‌کند، و فجایع حاصل از آن، امروزه به اولین  تیترهای خبری دنیا تبدیل شده ویافتن راه های مهار و کنترل آن به الویت های  جهان تبدیل شده  است.

بسیار نیکو ست و قابل ستایش، که در دنیای هنر نیز تلاش هایی مستمر و موثر در جهت توجه دادن انسان ها، به این فاجعه ی زیست محیطی انجام می‌شود.

"جایی برای آشغال ها نیست" تلاشی ست برای نمایاندن گوشه هایی از این فاجعه ی جهانی، در قالب نمایش عروسکی و جشنواره ای بین المللی!

در این نمایش، زباله ها اشخاص نمایشند، در طراحی و ساخت عروسک ها  هم از زباله ها، الهام گرفته شده است. صحنه ها ساده  و کمتر داری ساخت وساز اند و شیوه ی اجرا، تاتر عروسکی سیاه است.

یک قوطی کنسرو خالی  و یک پوستر دور انداخته شده، که از تکثیر  و تکثر زباله ها به تنگ آمده اند،  برای رفع تگنا، قصد می‌کنند راه حلی بیابند. آن ها با مگسی همراه شده و از کهنه پلاستیک که از زمره ی آشغال ها ست و نماد تجربه و پختگی ، پرس وجو می‌کنند. کهنه پلاستیک،جستجوی انسان‌  بعنوان مسبب این تنگنا، و هشدار به او را، توصیه می‌کند . آنها در طی مسیر با اتفاقات تلخی روبرو می‌شوند و در پایان راه، مگس به دلیل عمر کوتاهش و پوستر با فنا شدن در شیرابه ی زباله ها جا می مانند.قوطی خالی کنسرو هم  انسانی نمی یابد و از باد زوزه کش میشنود که نسل انسان، متاثر از فاجعه ی انباشت زباله ها، از  جهان رخت بر بسته است.

نمایش به دلیل پیامی که در آن نهفته، ارزشمند است، اما ابهام و تناقض در پرداخت آن، مانع تاثیر قدرتمند پیام نمایش است.

تناقض  اینجاست که، آشغال ها، اشخاص مثبت  نمایشند  و  انسان ها اشخاص منفی.

آشغال ها مهربان، دلسوز، با نمک، جستجو گر و از خودگذشته اند با همه ی  خصایص انسانی  و انسان ها  همه نیست و نابود شده اند.

و ابهام در  این ست، که اگر آشغال ها  موجه و مثبت معرفی می‌شوند چرا تکثیر و تکثر آنها تنگنا و مسئله عنوان می شود ؟

شاید اگر آشغال ها ی نمایش همچنان که  در ظاهر دیده می‌شوند، تعریف و اغراق می‌شدند، مثلا بشدت بد بو، بشدت آلوده کننده، بشدت فرسوده یا بشدت کشنده، بیشتر  مقبول می‌افتاد و تولیدروز افزون آنها فاجعه بار تر به نظر می‌آمد. 

آشغال ها ی معرفی شده در   نمایش و آشغال های مشمئز کننده و فاجعه ساز در واقعیت،  ذهن کودک و نوجوان را به چالش وا می دارد اما باوری در پی  ندارد.

 امید آنکه، روزی زمین، جایی برای زباله ها  نباشد!

 

                          مریم اقبالی